اوج

از سال ۱۹۷۰ تا الان (۵۰سال گذشته) دو سوم گونه‌های زیستی از بین رفتن. این فاجعه‌س!!!! معلومه دیگه وقتی همین‌جور آدما بچه‌دار می‌شن و مصرف‌گرایی روز به روز بیشتر می‌شه، نتیجهٔ دیگه‌ای نمی‌تونه داشته باشه.

اصلا تصورشم سخته، ولی واقعا ما این همه موجود رو از زمین حذف کردیم.

همهٔ ما دارای صفت‌های متفاوت هستیم. بدون شک اگر خدا می‌خواست، می‌توانست همه را مثل هم بیافریند. احترام نگذاشتن به تفاوت‌ها و باورهای خودمان، بی‌احترامی‌به نظام مقدس الهی است.

📖 ملت عشق

⁦🖋️⁩ الیف شافاک

من این مرد رو ستایش می‌کنم. اکثر ماها برای موضوعات خیلی کوچیک دیگه خدا رو بنده نیستیم، بعد این مرد با این ظلم بزرگی که در حقش شده چقدر قشنگ هنوز می‌دونه از کی باید خشمگین باشه و برای چی و کی شاکر. من این چند ماه گذشته حواسم به رفتارهای خانواده‌های قربانیان هواپیمای اوکراین بوده. طبیعیه که خشمگین باشن و دست به هر کاری بزنن (حقم دارن البته!)، ولی من ندیدم این مرد در کارهای عجولانهٔ بقیه، مثل تحریم کردن پروازهای ایران شرکت کنه. تو صف اول دادخواهی هست، ولی حواسش هست قدم اشتباه برنداره. خیلی سخته تو بدترین اوضاع روحی حواست به اعمال و رفتارت باشه. حیف شد که نذاشتن دو تا انسان دیگه مثل خودش تربیت کنه.

پرشمارترین سؤالی که مخاطب جدیدا می‌پرسن اینه که، چرا رشته‌ت بیوتکنولوژیه، ولی کارت میناست؟ خودت نخواستی تو رشته‌ت مشغول باشی یا کارش نبوده؟

جواب رو توی این عکس می‌تونید ببینید. از صبح تا الان نشستم پای لپ‌تاپ تا این بیلبیلک بچرخه و نتیجهٔ تحلیل داده‌هامو بده. با این سرعت اینترنت ایران و با این حجم زیاد داده‌ها آدم اگه فقط بخواد بشینه پای لپ‌تاپ قشنگ خُل می‌شه. تازه این کار (بیوانفورماتیک) فقط با کامپیوتره و از کارآفرینی و مشغول شدن در صنعت و شرکت‌ها ساده‌تره و کمتر وقت هدر می‌ده. در کل توی این رشته یوقتایی مجبور می‌شی صبر کنی و هیچ‌کاری نکنی. من از این زمان‌های مُرده با کمک مینا سعی می‌کنم هم پول دربیارم هم حوصله‌م سر نره.

الان از صبح که این داره می‌چرخه من کلی لغت حفظ کردم، مینا زدم. مامانمم عصر رفت دندونشو کشید، رفتم براش سوپ پختم. الان اومدم می‌بینم هنوووووز داره می‌چرخه

چند سال پیش که مجید ایران بود، بعد از اینکه سوله قارچی که با دوستاش زده بودن، به نتیجه نرسید، برای یه مدت وارد بازار طلا شد. یه رفیق داشت که طلافروش بود و بهش پیشنهاد داده بود پولشو وارد بازار طلا بکنه. نمی‌دونم دیدین یا نه! داخل مغازهٔ طلافروشی‌ها یه تابلویی هست که قیمت طلا رو براساس دلار به‌روز و به‌لحظه نشون می‌ده. مجید می‌گفت قیمت‌های این تابلو هم از تهران مشخص می‌شه. یادمه یه روز توی یه مهمونی خانوادگی که همون آقای پولدارِ مذکور و پسرِ صراف‌باشی باعرضه‌ش (باارز) هم بودن، حرف شد که مجید مشغول چه‌کاریه و اینا که بین حرف‌ها مجید از پسرک صراف‌باشی پرسید این قیمت دلار که از تهران برای ما مشخص می‌شه، کجا تعیین می‌شه و چه‌جوریه؟ پسر صراف‌باشی هم فرمودند: «هیجا،خودمون تعیین می‌کنیم!».

بزنید کف قشنگه رو که دلار رسیده به ۲۶,۶۳۰ تومان. اونم نه به‌علت تحریم‌ها و مسائل پیچیدهٔ اقتصادی! بعضی‌ها عشقشون می‌کشه این عدد و رقم‌ها رو تعیین کنن. مردم هم دنده‌شون نرررررم! عرضه داشته باشن پول دربیارن. اگه هم عرضه ندارن برن بمیرن.

شاید باورتون نشه، ولی بالاخره تموم شد. از ۲۴,۶۳۵تا ژن رسیدم به ۵۵۵۸تا ژن. خوشحالی بسه، وارد مرحلهٔ جدید می‌شویم

می‌گن هر چیزی رو که از آدما بگیرن، عزیز می‌شه‌! هم‌جنس‌گراها آرزوشونه بتونن رسمی‌ازدواج کنن، بعد بقیهٔ پسرا اعتقادی به ازدواج ندارن

از اون‌جایی که در طول هفته، همیشه وقتم پره، تصمیم گرفتم حتما جمعه‌ها ناهار با من باشه. البته امیدوارم سر تصمیمم بمونم. اینم از لازانیا:)