اوج

دو تا از دوستام از یه اسم دختر خوششون اومده، داشتن بحث می‌کردن که اون یکی یه اسم دیگه انتخاب کنه. این جملهٔ دوستم جالب بود برام! اول به نظر شوخیه، ولی یکم فکر کردم دیدم واقعا انگار اسم‌هایی که این‌روزا می‌شنویم جدیدن. از کجا میان این اسم‌ها؟ بعد چرا کسی دیگه حاضر نیست اسم بچه‌شو بذاره مریم، شهلا، لیلا، رویا،... اینا مگه چشون بود؟ بعد این حالا هیچی. چه اصراریه اسم تک باشه؟ اینم نمی‌فهمم.

رهبر دیکتاتور کرهٔ شمالی مرده. احتمالا مردم کره شمالی خیلی آرزوی دیدن این روز رو کردن؛ مثل مردم ایران که هر روز آرزوی مرگ بدهای روزگار رو می‌کنن. حالا می‌خوام ببینم مردم کره شمالی عرضه دارن کشورشونو تو دستشون بگیرن یا اجازه می‌دن یه دیکتاتور دیگه بیاد بالای سرشون!

اولین‌باریه که روزه‌م ولی خودمم نمی‌دونم چرا؟

بچه که بودم فکر می‌کردم از گناه پاک می‌شم. یکی نبود بگه آخه از کدوم گناه!

نوجوون که شدم فکر کردم دلیل علمی‌داره و برای بدنم مفیده و البته حس و حال ماه رمضانم دوست داشتم ولی دیگه به ثوابش فکر نمی‌کردم.

الان سی‌سالمه و خیلی وقته به ثواب اعتقاد ندارم و هرکاری که انجام می‌دم برای مفید بودنشه. دیروز یه متن علمی‌خوندم که گفت روزه برای بدن قطعا ضرر داره و هر کسی انجامش می‌ده فقط می‌تونه دلیل مذهبی داشته باشه. راست می‌گه خب! چطور همون پزشکی که تا دیروز می‌گفت: «اگر روزی هشت لیوان آب نخوریم به مشکل جدی برمی‌خوریم»، الان میاد می‌گه روزه برای بدن مفیده؟ قطعا روزه برای بدن ضرر داره و هر کسی انجامش می‌ده برای عقایدش این‌کارو می‌کنه که البته محترمه.

اما من الان بعد از ۲۲ سال روزه‌گرفتن نمی‌دونم الان چرا روزه‌م؟ نه به فکر ثوابشم چون بهش اعتقاد ندارم و فکر نمی‌کنم قراره جایی برام قصر و بارگاهی ساخته بشه و می‌دونم بدنم هم داره آسیب می‌بینه، با این حال ماه رمضانو هنوز دوست دارم. حال و هوای این ماهو دوست دارم و وقتی روزه نباشم انگار یه چیزی کم دارم. نمی‌دونم واقعا!

امیدوارم تا آخر ماه به یه نتیجه‌ای برسم که چرا دوست دارم روزه بگیرم. فکر کنم اگر قانع نشم آخرین ماه رمضانی باشه که روزه می‌گیرم...

چگونه باید رها شدن GEOها را در محیط‌زیست کنترل کرد؟
در حال حاضر آژانس حفاظت محیط زیست (EPA) مسئولیت بررسی تقاضانامه‌های مربوط به رهاسازی عمدی ارگانیسم‌های GEO در ایالات متحده را به عهده دارد.
طرح پیشنهادی این سازمان شامل ارزیابی آثار زیست محیطی، آثار اکولوژیک، پیامدهای این آزمایش‌ها و نیز آنالیز محصولات می‌شود.
تاکنون چندین آزمایش فضای باز روی ارگانیسم‌های مختلفِ دست‌کاری‌شده انجام شده است. این آزمایش‌ها در مجموع نشان داده‌اند که میکروارگانیسم‌های وارد شده در طبیعت، در همان منطقهٔ آزمایشی باقی مانده‌اند و دوام طولانی نداشته‌اند و ظاهرا ژن‌های خود را به میکروارگانیسم‌های بومی‌آن منطقه انتقال نداده‌اند. عملکردهای اصلی بیولوژیکی آن‌ها نیز در شرایط آزمایشگاهی و زیست محیطی یکسان بوده است. با این حال شرکت‌های بیوتکنولوژی تمایل چندانی به خلق میکروارگانیسم‌های مهندسی‌ژنتیک شده‌ای که باید در طبیعت رها شوند از خود نشان نمی‌دهند؛ به‌دلیل هزینه‌های هنگفت آزمایش‌های فضای باز و احتمال تأیید نشدن طرح پیشنهادی در آخرین مرحله است.

کریسپر

کریسپر، نوعی تکنولوژی جدید در مهندسی ژنتیک است که نگرانی‌ها را برای رهاسازی موجودات دستکاری‌شده در طبیعت به‌شدت کاهش داده است.

قبلا ژن‌درمانی این‌گونه بود که با کمک یک ویروس بی‌خطر، ژن منتخب را به درون ژنوم سلول انتقال می‌دادند. در این روش احتمال این اتفاق وجود داشت که ژن جدید در جایی غیر از مکان درنظرگرفته‌شده قرار بگیرد؛ درنتیجه این اتفاق می‌توانست باعث سرطانی شدن سلول بشود.

در روش کریسپر، با کمک یک پروتئین خاص، ژن معیوب از توالی ژنوم حذف می‌شود و در همان‌جا ژن سالم جاسازی می‌شود. این روش ژن‌درمانی می‌تواند محصولاتی بی‌نقص بوجود آورد که حتی تشخیص آن‌ها از محصول طبیعی بسیار سخت باشد. کریسپر بسیاری از نگرانی‌ها راجع به رهاسازی محصولات‌‌مهندسی‌شده در طبیعت کاهش داده است.

نمی‌تونم بگم می‌شناسمش، چون دقیقا یک‌سال بعد از مرگش باهاش آشنا شدم. دوستی که بهم معرفیش کرد، عاشقش بود و چنان ازش با عنوان استادِ زندگیش یاد می‌کرد که از روی کنجکاوی شروع کردم به شنیدن آهنگ‌ها و خوندن زندگی‌نامه‌ش. فقط کافی بود صدای زخمه‌های سه‌تارشو بشنوم. عاشق صدای سه‌تار بودم ولی نه هر سه‌تارنوازی. گاهی یه نوایی از تلویزیون به گوشم می‌رسید که دلمو می‌برد، ولی نمی‌دونستم صاحب این معجزه کیه؟ وقتی اولین سه‌تارنوازی استاد رو دیدم دلم ریخت. گفتم آره! مگه می‌شه عاشق این مرد نشد. دیگه فیلم و آلبومی‌ازش نبود که گوش نداده‌ باشم. جذب شخصیت لطفی شدم. یه چیزی تو وجودش جریان داشت که هم به دلم می‌نشست هم به‌شدت غمگینم می‌کرد و باعث می‌شد باهاش گریه کنم. یه عشق عظیم که از سرپنجه‌ها و از حنجره‌ش لبریز می‌شد و ناخودآگاه بدون اینکه بدونم چرا منو به گریه می‌انداخت. هنوزم که هنوزه یه‌وقتایی فقط «پرواز عشق» لطفی حالمو خوب می‌کنه. چقدر حسرت می‌خورم نزدیک این مرد نبودم. کاش شاگردش بودم یا دخترش یا حتی همسایه‌ش...خوش به حال کسانی که هم‌صحبتش بودن!

اردی‌بهشت که می‌شه بیشتر دلم نوای لطفی رو می‌طلبه، نمی‌دونم چرا! شاید چون لطفی اردی‌بهشت از دنیا رفته یا چون من اردی‌بهشت پیداش کردم. لطفی! لطف موسیقی ایران، روحت شاد.

مستند چهارفصل لطفی رو از دست ندید.

معمولا از غم و درد دوری می‌کنم تا بتونم قوی و شاد باشم و به تلاشم ادامه بدم، ولی الان نمی‌تونم خودمو راضی کنم که پیج داغ‌دیده‌های پرواز اوکراین رو دیگه دنبال نکنم. پا‌به‌پاشون بغض می‌کنم و حتی گریه می‌کنم، به‌خصوص برای پدران بی‌فرزندی که هم‌دم و هم‌غم همدیگه شدن. احساس می‌کنم سنگین‌ترین غم عالم روی دوش این مردهاست و کسی جز خودشون نمی‌تونه درکشون کنه. خیلی سخته که خانواده‌تو، هم‌وطن‌های خودت تکه‌تکه کنن بعد نه عذرخواهی کنن‌‌، نه جعبه سیاه رو تحویل بدن و توضیح بدن و حتی تهدیدشونم بکنن... حتی گاهی با کمال وقاحت به زبون می‌آرن که وظیفه‌شونو انجام دادن...

وای به حال ما که اجازه می‌دیم ظلم پایدار بمونه!

ساخت آنزیم‌های جهش‌یافته‌ای که تنها در عرض چند ساعت بطری‌های پلاستیکی را تجزیه می‌کنند.

شرکت Carbios توانسته با القا جهش‌هایی در آنزیمی‌باکتریایی که پیش از این کشف شده بود، هزار کیلو بطری پلاستیکی را تنها در عرض ده ساعت تا ۹۰ درصد تجزیه کند. جهشی بزرگ در تکنولوژی بازیافت و راهی برای از بین بردن هزاران تن پلاستیک تجمع‌یافته در جهان.

این آنزیم پیش از این در کمپوست‌های برگ‌های انباشته‌، پیدا شده است و الان با تغییراتی که شرکت Carbios در آن ایجاد کرده، این آنزیم می‌تواند پلاستیک‌ها را به بلوک‌های سازندهٔ پلاستیک‌های بسیار باکیفیت تبدیل کند. پیش از این پلاستیک‌های بازیافتی تنها در ساخت لباس و فرش استفاده می‌شدند.

این شرکت که با کمپانی‌های بزرگی چون پپسی و L’Oréal همکاری می‌کند، گفته است در عرض ۵ سال تولید این آنزیم را صنعتی می‌کند. شرکت کاربیوس همچنین برای تولید این آنزیم در قارچ‌ها با شرکت بیوتکنولوژی Novozymes قراردادی را امضا کرده است.

نتایج این مطالعات روز چهارشنبه در مجله Nature چاپ شد.

لینک مقاله

اصلا پست "اخلاق بیوتکنولوژی" رو خوندید؟ کلی وقت می‌ذارم تا با این مباحث آشناتون کنما. اگه نخوندید بخونیدش که به‌زودی ادامه‌شو می‌نویسم. اگه مشتاق باشید این مبحث خیلی جای ادامه دادن داره. کلی پرونده و آزمایش هست که می‌تونم براتون بنویسم تا با دنیای عجیب‌غریب و شیرین بیوتکنولوژی آشنا بشید، ولی اگه اشتیاق نشون ندید، خیلی مختصر و مفید توی پست بعدی می‌بندمش.

بفرما! آخرش وزیر بهداشت اعتراف کرد که بهشون گفتن قبل از انتخابات اعلام نکنید کرونا وارد ایران شده.

ما که اینو می‌دونستیم، الان می‌خوام ببینم بسیجی‌های جان بر کف این نظام و ولایت نظرشون چیه؟ آیا هنوزم فکر می‌کنن که مردم برای این نظام ارزش دارن؟

محبت بی‌جا خودش ظلمه. من یه وقتایی بد می‌شم. بی‌رحم می‌شم. خیلی حس بدیه، ولی اینو به ظالم بودن ترجیح می‌دم؛ چون تو زندگیم از محبتای دروغی و بی‌جا بیشتر ضربه خوردم.